شاعر
صبر خود را نشان بده شاعر
واژه را تو جان بده شاعر
لحظه ها با خود تماشاییست
شاهدی را بیان بده شاعر
یک غزل گو به طعم استغنا
تو به هضمش زمان بده شاعر
هر رباعی که می نویسم را
شب چه دادی همان بده شاعر
باتو میگویم ای فلانی گوش
یه قلم نردبان بده شاعر
دو قدم مانده تا طلیعه ی نور
طاقتم را امان بده شاعر
شرفت را قسم دو بیتی گو
که به نقدش اذان بده شاعر
کورم و درد من مداوا کن
عینکی بی امان بده شاعر
زدم آخر به سیم آخر من
اتصالی به آن بده شاعر
سعی کردم نشد به قافیه هیچ
به رحیقت توان بده شاع
شاعر : رضا رحیق