شب آرامی بود/ می روم در ایوان، تا بپرسم از خود/ زندگی یعنی چه؟/ … مادرم سینی چایی در دست/ گل لبخندی چید ،هدیه اش داد به من/ خواهرم تکه نانی آورد ، آمد آنجا/ لب پاشویه نشست/ پدرم دفتر ش... ادامه نوشته
. چند وقتیه بخش ادبیمون فعالیت خاصی نداشته. دوستانی داریم که دست به قلم می برن . یکی از دوستان خوش ذوقمون به نام صفر قاسمی نژاد که چند وقتیه تو فضای وب فعالیت نداره نوشته ها و اشعار زیبا و ج... ادامه نوشته