پشتِ یه چراغِ قرمز، میشه عاشقِ تو بود
حتی وقتی گفتی : هرگز!، میشه عاشقِ تو بود
میشه عاشقِ تو بودُ سیبِ ممنوعه رُ چید
رو همه تخته سیاها، عکسِ چشماتو کشید
میشه تازه تر شدُ حرفای عاشقونه گفت
میشه اسمِ شبای مهتابی رُ از تو شنفت
آره! میشه اگه تو دستامو باور بکنی
اگه با تلخیِ این فاصله ها سر بکنی
تو خیابون، زیرِ بارون، میشه عاشقی تو بود
حتی تو کنجِ یه زندون،میشه عاشقِ تو بود
میشه رو دیوارِ سنگی ، اولِ اسمتُ کَند
با خیالِ تو گذشت از دلِ دیوارای بَند
میشه آزادیُ حس کرد ، با خیالِ داشتنت
میشه عمرُ گذروند ، حتی با عطرِ پیرهنت
آره! میشه اگه تو دستامو باور بکنی
اگه با تلخیِ این فاصله ها سر بکنی
یغما گلروئی