شعر و داستان-poetry-story
پسر بچه ای یک برگ کاغذ به مادرش داد. مادر که در حال آشپزی بود ، دستهایش را با حوله تمیز کرد و نوشته را با صدای بلند خواند. او نوشته بود : صورتحساب !!! کوتاه کردن چمن باغچه 5.000 تومان مراقبت... ادامه نوشته
روزی مرد کوری روی پلههای ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید . روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او ا... ادامه نوشته
وانتی که در عکس مشاهده می کنید در حال طی مسیری از مسیر سمت راست جاده که در عکس مشخص شده به طرف مسیر سمت چپ بوده که دچار حادثه ای استثنایی شده ! این خودرو با برخورد به گاردهای کنار جاده منحرف... ادامه نوشته
خانم ناهید نوری :به نام خدایی که زن آفرید / حکیمانه امثال ِ من آفریدخدایی که اول تو را از لجن / و بعداً مرا از لجن آفرید !برای من انواع گیسو و موی / برای تو قدری چمن آفرید !مرا شکل طاووس کرد... ادامه نوشته
در مجالی که برایم باقیستباز همراه شما مدرسه ای می سازیمکه در آن همواره اول صبحبه زبانی سادهمهر تدریس کنندو بگویند خداخالق زیباییو سراینده ی عشقآفریننده ماست مهربانیست که ما را به نکوییدانایی... ادامه نوشته
برای شما که عشق ِتان زندگيستشما که عشقِتان زندگیستشما که خشمِتان مرگ است، شما که تاباندهاید در یأسِ آسمانهاامیدِ ستارگان را شما که به وجود آوردهاید سالیان راقرون را و مردانی زادهاید ک... ادامه نوشته
مطمئنم كه همه شما فروغ فرخزاد و حميد مصدق رو ميشناسيد… فروغ با شعر فصل سرد و مصدق با شعر تو به من خنديدي . ..حالا جواب فروغ رو به همون شعر بخونين..بعد هم ادامه جواب ها رو… ... ادامه نوشته
INTERVIEW WITH GODگفتگو با خدا I dreamed , I had an interview with god .خواب دیدم .در خواب با خدا گفتگویی داشتم .God askedخدا گفت :So you would like to interview me !پس می خواهی با من گفتگو... ادامه نوشته
فقر ميخواهم بگويم …… فقر همه جا سر ميكشد ……. فقر ، گرسنگي نيست ، عرياني هم نيست …… فقر ، چيزي را ” نداشتن ” است ، ولي ، آن چيز پول نيست... ادامه نوشته
اگر …… اگر دروغ رنگ داشت هر روزشاید ده ها رنگین کمان از دهان ما نطفه می بست … و بی رنگی کمیاب ترین چیزها بود . اگر عشق ارتفاع داشت من زمین را زیر پای خود داشتم و تو هیچ گاه عزم ص... ادامه نوشته