همونطور که قبلا قول داده بودیم ، سعی می کنیم به مرور اشعار دوستان عزیزمون رو در پاپولی قرار بدیم تا هم به نوعی به معرفی کارهاشون بپردازیم و هم بخش ادبی رو یه سروسامونی بدیم.
این بار یکی از شعر های زیبای دوست خوبم پدرام پور کریم عزیز رو میگذاریم. ایشان واقعا ذوق و استعداد جالبی در زمینه ی شعر های طنز دارند.براشون آرزوی موفقیت می کنیم.
طنز آشوب
یک عمر ندیدم از تو الا مردی
ویرانگر و پر افاده و نامردی
در راه مسیر خانه بابایت
هی میروی و دوباره بر می گردی
در محفل دیگران معطر شاداب
در خانه که میرسی سراسر دردی
بسیار علیه من ستمکاری جور
در طول زمان زندگیمان کردی
کارت همه امر و نهی دستور خرید
حقا که بلا ها به سرم آوردی
یک عمر تمام فکر و ذکرم این است
انگار که من زنم شما یک مردی
تیلیت
****