درباره نویسنده

محمدرضا

کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی (تولید)، مهندسی صنایع (تحلیل سیستم ها)، طراحی وب سایت و مدیر پروژه بزرگترین شرکت نرم افزاری ایران بخشی از الطاف خداوند بزرگ به بنده اش بوده...

پیشنهاد ما

15 Comments

  1. 1

    مهدی براهویی

    اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل مارا
    نه می بخشم سمرقند و نه می بخشم بخارا را
    هر آن کس چیز می بخشد به آن معشوق می بخشد
    که در آخر نصیبش می کند فردوس اعلی را
    #مهدی براهویی

    Reply
  2. 2

    زانیار

    اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
    نبخشایم دگر بر او نه از مُلک و نه اجزا را
    قلم خاموش کنید جمله، چه دعوایی به اهدا را
    که خود یکجا همی برده همه اعضا و دنیا را

    Reply
  3. 3

    فرید

    فرید چهاربند :

    اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مارا
    به خال هندویش بخشم تمام هر دو دنیا را
    که صاعب محترم باشد ولی بُخلَش عجب پیدا
    بُوَد این بخششش قطره جلو دارد دریا را
    که شهریار دوران هم ز صاعب خرده میگیرد
    ولی خود هم نداند ارزش آن خال رعنا را
    اگر کَس چیز میبخشد چرا از خود نمیبخشد؟!
    که روح مال خدا باشد مور مالک اجزا را
    بدانند شاعران بعد من شاید مهم باشد
    که مِهرِ ترک شیرازی سَرهست دنیا و عقبی را

    Reply
  4. 4

    Ali

    اگر ان ترک شیرازی بدست ارد دل مارا
    بخال هندویش حتی نمیبخشم پر کاه را
    سمرقندو بخارارا سرو دست و تنو پاه را تمام جانو اجزا را به راه دوست میبخشند نمیبخشن به ان ترکی که غافل کرده دلها را

    Reply
  5. 5

    امیر

    من آن ترک شیرازم که برده جمله دل ها را
    چو حافظ،برایم بخشد سمرقند و بخارا را

    بسان صائب،می دهد سر و دست و تن و پا را
    که مردانه می‌بخشد شهریار،تمام روح و اجزا را

    ولکن نمی‌دانند که من دل دادم آنها را
    که از بهر وفای من رها کردند کل دنیا را

    نه خواهم املاکی،نه دست و کل اجزا را
    فقط خواهم تمام عشق اعلا را

    امیر خدیو

    Reply
  6. 6

    رسا

    اگر آن ترک شیرازی
    به دست آرد دل ما را
    به خال هندویش بخشم
    تمام چاه های نفت را
    هر آن کس چيز مي بخشد بسان مرد مي بخشد
    نه چون صائب که مي بخشد سر و دست و تن و پا را

    سر و دست و تن و پا را به خاک گور مي بخشند
    نه بر آن ترک شيرازي که برده جمله دل ها را

    Reply
  7. 7

    رضا

    اگر آن ترک شیرازی
    به دست آرد دل ما را
    به خال هندویش بخشم
    تمام چاه های نفت را
    هر آن کس چيز مي بخشد بسان مرد مي بخشد
    نه چون صائب که مي بخشد سر و دست و تن و پا را

    Reply
    1. 7.1

      بهرام پولادین

      حافظ
      اگر آن ترک شیرازی به‌دست آرد دلی ما را
      به‌خال هندویش بخشم؛ سمرقند و بخارا را

      صائب
      اگر آن ترک شیرازی به‌دست آرد دلی ما را
      به‌خال هندویش بخشم؛ سر و دست و تن و پا را
      هرآن‌کس چیزی می‌بخشد؛ ز مال خویش می‌بخشد
      نه‌چون حافظ که می‌بخشد، سمرقند و بخارا را

      شهریار
      اگر آن ترک شیرازی به‌دست آرد دلی ما را
      به‌خال هندویش بخشم؛ تمام روح و اجزا را
      هر آن‌کس چیزی می‌بخشد، بسان مرد می‌بخشد
      نه‌چون صائب که می‌بخشد، سر و دست و تن و پا را
      سر و دست و تن و پا را به‌خاک گور می‌بخشند
      نه‌برآن ترک شیرازی که برده جمله دل‌ها را

      پادشاه بینا
      اگر آن ترک شیرازی به‌دست آرد دلی ما را
      به‌خال هندویش بخشم؛ تمام این غزل‌ها را
      نیم حافظ؛ نیم صائب؛ نیم من شهریار هستم
      نه‌تن بخشم؛ نه‌جان بخشم؛ نه‌هم ملک بخارا را
      سمرقند و بخارا را به‌یاری خویش چرا بخشم؟!
      به‌گرد کوی او گردم؛ گذارم چشم بینا را

      بهرام پولادین
      اگر آن ترک شیرازی به‌دست آرد دلی ما را
      به‌خال هندویش بخشم دو چشم مست و زیبا را
      اگر من چیزی می‌بخشم؛ بود اَرزَش هزاران چون
      سمرقند و بخارا و سر و دست و تن و پا را
      سخاطبعی‌ِ شهریار و صائب را که سنجیدم
      نباشد ذره‌ای ممکن دهم روح و غزل‌ها را
      گذر از آن‌چه دارم بر لب لعل رخش زیبد!
      که با حسنش به‌هم ریزد تمامِ روی دنیا را

      حمیدالله سائیس
      اگر آن ترک شیرازی به‌دست آرد دلی ما را
      به‌خال هندویش بخشم دوسه‌صد کیسه خرما را
      گران‌ست بر منی میکسین فقر و تنگ‌دستم چون
      چو حافظ هدیه می‌دادم سمرقند و بخارا را
      سخاوت‌های شهریار و صائب کَی به‌من آید؟!
      فداسازم برای او؛ تن و روح و اجزا را
      من هرگز می‌نپندارم گذر از چشم و اشعارم
      چو از بهرام پولادین و یا پادشاه بینا را
      چه شوری در زمین افگنده‌ای مه‌پیکر ترکی
      نمودی عالمی مجنون و خود هم نقش لیلا را

      Reply
  8. 8

    بهرام پولادین

    حافظ
    اگر آن ترک شیرازی به‌دست آرد دلی ما را
    به‌خال هندویش بخشم؛ سمرقند و بخارا را

    صائب
    اگر آن ترک شیرازی به‌دست آرد دلی ما را
    به‌خال هندویش بخشم؛ سر و دست و تن و پا را
    هرآن‌کس چیزی می‌بخشد؛ ز مال خویش می‌بخشد
    نه‌چون حافظ که می‌بخشد، سمرقند و بخارا را

    شهریار
    اگر آن ترک شیرازی به‌دست آرد دلی ما را
    به‌خال هندویش بخشم؛ تمام روح و اجزا را
    هر آن‌کس چیزی می‌بخشد، بسان مرد می‌بخشد
    نه‌چون صائب که می‌بخشد، سر و دست و تن و پا را
    سر و دست و تن و پا را به‌خاک گور می‌بخشند
    نه‌برآن ترک شیرازی که برده جمله دل‌ها را

    پادشاه بینا
    اگر آن ترک شیرازی به‌دست آرد دلی ما را
    به‌خال هندویش بخشم؛ تمام این غزل‌ها را
    نیم حافظ؛ نیم صائب؛ نیم من شهریار هستم
    نه‌تن بخشم؛ نه‌جان بخشم؛ نه‌هم ملک بخارا را
    سمرقند و بخارا را به‌یاری خویش چرا بخشم؟!
    به‌گرد کوی او گردم؛ گذارم چشم بینا را

    بهرام پولادین
    اگر آن ترک شیرازی به‌دست آرد دلی ما را
    به‌خال هندویش بخشم دو چشم مست و زیبا را
    اگر من چیزی می‌بخشم؛ بود اَرزَش هزاران چون
    سمرقند و بخارا و سر و دست و تن و پا را
    سخاطبعی‌ِ شهریار و صائب را که سنجیدم
    نباشد ذره‌ای ممکن دهم روح و غزل‌ها را
    گذر از آن‌چه دارم بر لب لعل رخش زیبد!
    که با حسنش به‌هم ریزد تمامِ روی دنیا را

    حمیدالله سائیس
    اگر آن ترک شیرازی به‌دست آرد دلی ما را
    به‌خال هندویش بخشم دوسه‌صد کیسه خرما را
    گران‌ست بر منی میکسین فقر و تنگ‌دستم چون
    چو حافظ هدیه می‌دادم سمرقند و بخارا را
    سخاوت‌های شهریار و صائب کَی به‌من آید؟!
    فداسازم برای او؛ تن و روح و اجزا را
    من هرگز می‌نپندارم گذر از چشم و اشعارم
    چو از بهرام پولادین و یا پادشاه بینا را
    چه شوری در زمین افگنده‌ای مه‌پیکر ترکی
    نمودی عالمی مجنون و خود هم نقش لیلا را

    REPLY

    Reply
  9. 9

    حدیث نره ای

    من همان ترک شیرازم که برده جمله دل هارا
    هیچ چیز از کشته مردگانم نمیخواهم یارا
    اگر من خالی دارم که برده دل هارا
    آن را میبخشم به مردی که میداند منت خال را
    ای حافظ نخواهم سمرقند و بخارا را
    ای صائب نخواهم سر و دیت و تن و پارا
    ای شهریار نخوام تمام روح اجزا را
    ای خالق من خال هندویم را بخشم به یاری
    که دارد مردانگی و اصالت و نجابت تمام یاران را

    Reply
    1. 9.1

      سید امین

      اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
      دگر چیزی ندارم من، ببخشم خال هندو را

      نیم گردِ پای حافظ تا ببخشایم بخارا را
      نه کریمیم چو صائب تا ببخشایم اعضا را

      نه من مالک بُوَم چیزی نه حتی روح و اجزا را
      که بخشم روح چون بهجت، همان شهریارا را

      اگر آن ترک شیرازی بدست آورده دل ما را
      که بخشایم بر او از خود، کسی یا مال دنیا را

      بسی بیهوده کوشیده که دیده من چو دارا را
      اگر مالی و جانی هست نیاز باشد امینا را

      Reply
  10. 10

    طاهره

    سید عرشی:
    اگر آن ترک شیرازی مراد است یوسف زهرا
    به خال هندویش بخشند تمام ماسوی الله را

    اگر دردانه ی قمّی بدست آرد دل ما را
    دهد این سیّد عرشی شهود و غیب و عقبی را

    Reply
    1. 10.1

      نوید

      ندیدم واقعا تاحالا چنین در شعر خرابکاری
      به احترام حافظ و صائب، حیا باشد ن بی عاری
      شاعریست سمت حافظ چ ربطیست یوسف زهرا؟
      حافظ سه مَن کتاب دارد، چ دارد یوسف زهرا!؟

      Reply
  11. 11

    علی

    اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
    بدست او همی بخشم، تمام رخت چرک ها را
    که شوید آن همه با تاید،
    که نبود آن زمان تایدی،

    چنین باشد بذل ما،
    فقیران مصفا را…

    Reply
  12. 12

    مجید شمس نیا

    اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
    به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
    حافظ#
    مرا هیچ اختیاری نیست که بخشم یا بدست آرم
    هم او گیرد دل ما را هم اوبخشد بخارا را
    شمس نیا#مجید

    Reply

ثبت دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

از 1389 تا به امروز ♥ تقدیم با احترام پاپولی