ناگهــــــــــــــان،
یک روز،
شاید هم یک شب،
یا یک غروب ِ دلگیر ِ پاییزی…
بی دلیل،
یک نفر می شود دلیل بودنت،
می شود تمام لحظه هایت،
صمیمی ترین مسافر ِ زندگی ات….
کسی که با دیگران فرق دارد،
یک نفر که اهل ِ همینجاست،
نه از اخترکی کوچک در کهکشانی بی نام!
کسی که دستت را می گیرد،
یک نفر که گم ات نمی کند میان ِ اینهمه شلوغی
میان ِ تمام ِ آدم کوکی ها پیدایت می کند!
با کسی اشتباهت نمی گیرد.
کسی که از زندان ِ نمور ِ تنهایی نجاتت می دهد و برایت قصری می سازد از هزاران احساس ِ رنگین ِ تماشایی …..
او که وقتی تفاوت هایت را شناخت،
راهش را کج نمی کند،
سعی نمی کند تو را به شکلی در آورد که خودش می خواهد،
دوستت دارد
احترام می گذارد،
ارزش داری برایش،
همان گونه که هستی می خواهدت
با تمام ِ همان تفاوت ها ….
کسی که با هزاران دلیل ِ بی معنا، تعویضت نمی کند!!!
که عطر ِ حضورت را، از دورترین نقطه ی جهان حس می کند….
که فقط حرف نیست،
یک نفر که فقط ادعا نمی کند
که با شعار، دوستت ندارد
کسی که رخنه می کند در وجودت،
رسوخ می کنی در روحش….
یکی می شوید!
یک نفر که تو را با تمام ِ بدی هایت، اخمهایت، بدقلقی هایت،
باز هم می خواهد
کسی که ناتمامی ات را تمام می کند!
که می پذیرد و قانعت می کند، فقط با تو تمام می شود
و اینکه ادامه ی یکدیگرید!
کسی که پازل زندگیش فقط با تو تکمیل می شود.
یک نفر که با یک نگاهت تمام ِ حرفهای دلت را مو به مو و سطر به سطر می خواند و تو را از خودت بهتـــــــــــــر می شناسد!
دوست داشتنش را
انکار نمی کند،
دور نمی شود،
فاصله نمی گیرد،
جرأت دارد،
کم نمی آورد،
مـــــــــــــردانه،
مقابل ِ تمام ِ دیوارهای پیش ِ رو می ایستـــــــــــد!
“کسی که مثل ِ هیچکــــــــــس نیست….”
یک نفر که اهلی ات می کند،
با اینکه تو، راز ِ اهلی شدن را خوب می دانی!
سنگ می شوی،
مقاومت می کنی،
امّا یک روز به خودت می آیی و می بینی،
که سیّال شده ای،
بی وزن،
و فقط با یک حضور معنا می یابی!
دل داده ای و تمام شده ای…..
حالا تمام ِ روانشناسان ِ به ظاهر عاقل ِ دنیا هم که بیایند،
عاقل نمی شوی که نمی شوی!
اصلاً از کجا معلوم عقلشان راست بگوید؟؟!!
آدمیزادی که با دل به دنیا می آید،
آدم نشده عاشق ِ مادرش می شود،
چه طور ادعای عقل بدون ِ حضور عشق را دارد؟؟!!
“”””””””” عشــــــــــــــق، عشق است!
مجــــــــــــــــرا ندارد که ببندی!!! “”””””””””
عاشق باش و منکرش نشــــــــــــو…..
که انکار ِ عاشقی با دلی که دست ِ دیگری سپرده ای گناهی نابخشودنی ست!
عاشقی را بیاموز که لحظه ای با عشق زندگی کردن بهتر از هزار سال زیستن بدون ِ حضور ِ اوست….
عشق، همانند خالکوبی است روی زندگیت،
هر چقدر هم که چشمانت را ببندی،
نگاهش نکنی،
پس بزنی اش!
باز هم حک شده روی زندگی ات!
عشق را،
همان سه حرفی که یک دل ِ دریایی می خواهد تا درکش کنی!
و این میراث ِ ارزشمند ِ پروردگارت را،
به لایق ترین مخلوق ِ همگام با خودت، عاشقانه تقدیم کن…..
عشق، عشق است!
مجـــــــــــرا ندارد که ببندی …..
سحـــــــــــــــر زمردی- پاییز 92
__________________________ _______________________
پ.ن: امیدوارم در تکمیل کردن ِ پازل ِ زندگیتون اشتباه نکنید!